خانوم کوچولو و آقایی گلش شنبه 86/10/29 ساعت 4:0 صبح
به نام خالق زیبایی های کربلا
تمام ناتمام من با تو تمام میشود
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
سعید مهربونم عمرم عشقم یه دنیا ازت ممنونم
پا وب اول : شلام شلام گلم شلام شلام نفسم شلام شلام آقایی نازم مسی مسی مسی یه دنیا مسی به خاطر بهترین تولدی که برام گرفتی ... امسال با وجود تو بهترین قشنگترین رمانتیک ترین تولد زندگیمو داشتم مرسی نفسم مرسی
پا وب دوم : شلام دوس جون جونیا خوفین خوشین ؟؟؟ راستی قبل از هر چیزی امتحان فیزیولوژیمو پونزده و نیم شدم .... خب خوشین سلامتین آماده هستین بریم سراغ کولاکی که سعید جون واسه تفلدم راه انداخته بود ؟؟؟ خب از کجاش بگم از کاداها ؟؟ یا از با هم بودنمون ؟؟؟ یا از سفرمون ؟؟؟؟
پا وب سوم : خب 26 یعنی چهارشنبه عزیز دلم حرکت کرد به سمت زنجان و با تاخیر فراوان ساعت 3 ظهر رسید ترمینال منم رفتم استقبالش فدای نفسکم بشم که ریشش یکی بود یکی نبود بلند شده بود چقدر ماه شده بود سوار تاکسی شدیم بریم دانشگاه من .. توی راه مدام به سعید جون زل زده بودم !!! چلا ؟؟؟ خب معلوم چون خیلی خوشمله ...توی داشنگاه با غرور و افتخار چسبیدم به نفسکم تا همه بفهمن این آقای با شخصیت شوهر منه ... بعدش رفتیم کافی نت تا وبلاگ رو ببینیم هرچند که میدونستم آپ کرده ولی میخواستم با خودش بریم و ببینیم ... بعدش رفتیم خوابگاه تا وسایلمو بردارم و بعد با دوستم زیبنب و سعید جون رفتیم سه راه بیجار تا بریم کرج .. اول سوار اتوبوس شدیم فقط خودمون سه تا بودیم دیدم حرکت نکرد بعدش با هزار بدبختی سوار سواری شدیم البته کرایه رو از 8 تومن به 4 تومن رسوندیم ... بعدش رفتیم خونه خاله فرشته من ( عمه فرشته سعید ) کلی خندیدم تا اینکه سعید جون دعوام کرد تا بخوابیم .. شب هم یه اوچولو شیطونی کردیم
پا وب چهارم : صبح رفتیم با زیبنب و سعید جون یه دور کوشیک بزنیم که دیدم عزیزکم هی میگه بریم شیرینیو بستنی بخریم چون محرک بود کیک نخریدیم ... بعد رفتیم خونه و با شیرینی و بستنی کیک درست کردیمو تفلد گرفتیم ... البته کادوهامو توی کافی نت زنجان باز کرده بود ولی دوباره اوردمشون تا توی فیلم بیفتن و کلی جلوی خالم و دوستم زینب کلاس بذارم تا دلشون بسوزه که آقای خوشملم چه چیزای خوف خوفی بلام خریده ... و اما کادوها ... اول اینکه همه کادوها رو با چسب 5 سانتی کادو کردن دهنم سرویس شد تا بازشون کنم ... دوم اینکه اولین کادوم یه بسته فش فشه بود که مجبور شدم تا خاموش شدنشون هی فوتشون کنم ... بعدش یه بسته خمیر بازی بود که سعید جون خیلی وقت پیش به خاطر اینکه دخمل خوفی بودم و شعر براش خونده بودم میخواست بهم جایزه بده .. بعدش یه گل رز مصنوعی بود که همه فکر میکنن طبیعیه ..بعدش یه چکمه خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوشگل که هم چرمه هم مخمل و قهویه سعید جون بهم داد که البته توی اتوبوس پام کرده بودمش از شوق زیاد .... و اما مهم ترین هدیه که خیلی به دلم نشت 80 تومن پولی بود که نفسم بهم داد البته 30 تومنش پول گوشی بود که فروخته بود و 50 تومنش پولی بود که به خاطر من کار کرده بود و اونم یه کار خیلی سخت وقتی فهمیدم به خاطر من چنین کاری کرده واقعا از ته ته دلم خوشحال شدم و خدارو شکر کردم که توی انتخاب سعید جون اشتباه نکردم ... عزیزم دوستت دارم همسرم دوستت دارم .. واقعا سنگ تموم گذاشتی و حسابی شرمندم کردی ... بابا و مامان هم با هم دیگه 30 تومن بهم دادن .. محمد دوست سعید جون 15 تومن و کامل دوست سعید جون یه ادکلن ... خالم هم یه کیف پول و رژ لب و یه چیز دیگه که نمیتونم اسمشو ببرم ....
پا وب پنجم : ساعد 4 اینجوریا از خونه خاله رفتیم طرف مترو بعد ترمینال جنوب و بلافاصله سوار اتوبوس شدیم و بازم اشکای من .... منو ببخش که هر وقت میخوایم جدا بشیم گریه میکنم به خدا خیلی جلو خودمو میگیریم که جلو تو گریه نکنم تا ناراحت نشی ولی نمیتونم ... سعید ممنون ممنون واقعا امسال بهترین تولدم زندگیم بود خوشحالم که خدا منو متولد کرد تا زندگی در کنار تو رو تجربه کنم دوستت دارم گلم دوستت دارم ( چون یکشنبه توی راه هستم و میخوام دوباره برم زنجان مجبور شدم یه روز زودتر اپ کنم خدا حافظ همگی تا هفته بعد )
سعید تو تمام زندگی منی دوستت دارم
خانوم کوچولو و آقایی گلش یکشنبه 86/10/23 ساعت 4:29 عصر
ماه من تولد مبارک
عشق من تولد مبارک
زندگی من تولدت مبارک
پا وب اول:سلام
سلام به تو ای زیبا ترین ستاره من .سلام به تو ای تنها مونس من .سلام به تو ای زندگی من .سلام به فردا .فردا که متولد شد این ستاره برای من .سلام به ماه دی (البته دیگه آخراشیم و باید خداحافظی کرد )ماه عشق من .
پا وب دوم :سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام به همه دوست جونیهای خوبمون به همه و همه
امروز 23 دی و فردا روز تولد سالومه جونم . شاید باید بگم که خیلی وقت منتظر این روز بودم . این روز یه روز بزرگه برای من و حتما به یاد موندنی . من از همین راه دور...10000 بوسه می فرستم برای عشق پاک و زیبام و همین جا به رسمیت اعلام میکنم که خیلی دوست دارم و دعا می کنم همیشه و همه جا در کنار من شاد و خوش و خوشبخت باشی (خیلی خود خواهم؟)
خوب باید از برنامه فردا بگم و هدیه های تولد ؟
اما من برنامه ای برای فردا ندارم فقط این که فردا برای خانم گلم میزنگم و تولد بهش تبریک می گم و با هم می شینیم یه شکم سیر گل می گیم و گل می شنفیم .ولی برنامه اصلی من میمونه برای چهار شنبه 26 دی چون اون روز گلکم امتحاناشو تموم میکنه و ما می تونیم همو ببینیم و من می رم زنجان .لیلیلیلیلیلیلیلی چون می خوام بعد 20 روز سالومه جونم و ببینم و قرار از اونجا با هم بریم تهران
راستشو بخوایین برای فردا هم یه برنامه ای داشتم که برف همشو خرب کرد
من می خواستم یه شاخه شاه گل و با یه نوشته که کادو کرده هست بدون اینکه بفهمه بفرستم خوابگاه .اما میدونی برف که اومد جادهها بسته شد و اداره پست آستانه هم تعطیل شد . و من از این بابت خیلی ناراحن شدم .
خب ایکشال نداره من قول می دم وقتی دیدمش اونهم جبران کنم
خب حالا می رسیم به هدیه تولد:
اما stop
نه نمی گم
چون می دونم قبل از اینکه سالومه جونم من و ببینه می آد وبلاگو می خونه و می فهمه
پس من نمی گم تا هفته دیگه که خودش بگه
پا وب سوم :لطفا به خبری که هماکنون به دستم رسید توجه بفرمایید
طبق آخرین پیامک از خانوم کوچولو مثل اینکه امتحان فیزیولوژیشون سخت بوده و سالومه جون به مشکل برخورده .از دوستان عزیز تمنا داریم به هیچ وجه در دعا های خود صرفه جویی نکنید و ما را از دعاهای خود بی نسیب نفرمایید
از همه خواهش می کنم که برای خانوم کوچولو دعا کنید تا با نمره خوب قبول شه .
پا وب چهارم :سالومه جونم خدا رو هزاران مرتبه شکر می کنم که تو رو به من ارزونی کرد . و ازت خیلی خیلی خیلی زیاد ممنونم که از هیچ کمکی و کاری برای خوشحالی من کوتاهی نکردی و تو بهترین و زیباترین و خوشتیپ ترین و رومانتیک ترین کسی که می شناسی منم (شوخی کردم و اینا همه صفات تو هستن)و نمی دونم که در مقابل خوبی تو من چی دارم که بهت ارزونی کنم جز اینکه بگم خیلی بیشتر از اونی که فکرشو کنی دوست دارم .
پا وب پنجم :و در آخر فرا رسیدن ماه محرم و همچنین شهادت امام حسین(ع)به همه دوستای عزیزمون تسلیت ارز می کنم و ازتون میخوام شبها ,تو هییت ها ما رو از دعای خودتون بی نسیب نکنید
با سپاس فراوان
خدا نگهدار