پاوب چهارم: اِ اِ اِ اِ ديدم من هر چي زنگ مي زدم خونه ي مادر شووور اينا که با سينا حرف بزنم اشغاله ها!!! نگو شما ها داشتين فک مي زدينبابا نامردا من و سينا هم حق داريم ها
پاوب پنجم: اونوقت هي بيا به من بگو خنگ ! الان كاملا ثابت شد كي خنگه با اون سيستم بدنت كه هميشه معكوس كار مي كنه. راستشو بگو از سوء تغذيه به سرما رو آوردي ؟ اگه پول غذا ندارين كه بخورين مي خواي به كميته امداد معرفيت كنم ، آشنا دارم ها
پاوب ششم: زندگي مي كنم.مثل همون داستاني كه الان تو وبلاگم هست.