خانوم کوچولو و آقایی گلش یکشنبه 86/1/26 ساعت 11:54 عصر
« به نام پروردگارمان »
« خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد »
رسول خدا ( ص )
من اگر ماه بودم ، به هر جا که بودم
سراغ تو را از خدا می گرفتم
وگر سنگ بودم ، به هر جا که بودم
سر رهگذار تو جای میگرفتم
دوستت دارم عشق من
If you really want to change your life , start immediately
اگر واقعا خواهان تغییر هستی ، همین حالا بی درنگ شروع کن .
****************
پا وب اول : هر چند من و آقایی گلم قرار گذاشته بودیم که روزهای زوج از هم بی خبر باشیم ولی دوشنبه فقط یه کوشولو باهم تلفنی حرف زدیم
و چهار شنبه هم فقط دوساعت فقط دوساعت باهم چت کردیم فقط همین ببینید ما چقدر به قول و قرارهامون پایبندیم
پا وب دوم : وای اخرای شب دوشنبه و تمام سه شنبه من حالم بد بود داشتم
میمردم
خدا قسمت هیچکدوم از شماها نکنه حالت تهوع شدید داشتم
حالا تو این گیری ویری به جای اینکه به فکر خودم باشم به فکر این بودم که وقتی ده سال بعد ویار گرفتم چیکار کنم .... ( اگه خیلی از جزئیات رو مینویسم برای اینکه میخوام اولین حسایی که نسبت به سعید گلم
دارم و نسبت به زندگی جدیدم دارم
همیشه باقی بمونن و بعد ها بچه های گوگولی مگولیم
اینارو بخونن تا بفهمن مامان باباایشون چقدر عقشولانه بودن
)
پا وب سوم : وااااااااااااااای چهارشنبه سعید جونیم وبش رو بهم نشون داد موهاشو کوتاه کرده بود آقا تر شده بود جیگر تر شده بود تازه یه ریش کوشولو موشولو هم روسوراخ چونش گذاشته بود که باید با میکروسکوپ
میدیدین ولی از اونجایی که مامانی همیشه به من آب هویج
میده و چشمامم چون به خانواده مامان اینا رفته و از نوع چشم گاو
هست با وجود اینکه صفحه وب تار و ناواضح بود من به وضوح دیدم کیفیت دیدم عالی بود آینه آینه
پا وب چهارم : من تو این مدت با کلی وبلاگ آشنا شدم که مامان ها برای بچه هاشون ساختن اِ اِ اِ اِ اِ اِ خب منم حسودیم گل کرده خبببببببببب خب منم نی نی میخوام
تا بلاش از این وبلاگ خوشدل خوشدلا دلست کنم خب منم نی نی میخوام تا وقتی بیدار میشم چشای درشتو ناناسیشو
ببینم خب منم نی نی مخوام تا شیطونی کنه
اِ اِ اِ اِ اِ اِ خب عیب نداره از همین جا به تمام نی نی هایی که میشناسمشونو به وبلاگای نازنازیشون سر میزنم میگم خاله سالومه ( یعنی خودم ) دوستتون دالههههههههههه
خیلی زیاد جیگرای من امیدوارم
همیشه سالم باشین و شاد عسلکهای من
پا وب پنجم : درست همین امروز سعید جونم بهم گفت که بعد از کنکور میخواد بره دنبال آموزش پیانو واییییی چی میشه فکرشو کنید
سعید پیانو بزنه و من ویلون
عجب زندگی رمانتیک تیکی میشه هااااااااا
پا وب ششم : ( یک سوال و کمی تفکر ) واقعا دین شما چیه ؟؟؟
دوستت دارم دوستت دارم
رنگین کمون نازم
خورشیدکم
ماهکم
گلکم
خانوم کوچولو و آقایی گلش دوشنبه 86/1/20 ساعت 4:17 عصر
« به خداوند پاکی عشق »
« قبل از شروع هر کاری خوب دقت کن که ببین آیا رضای خداوند در انجام آن است یا نه »
امام محمد باقر ( ع )
ترانه ای برای تو
ترانه ای برای من
ترانه ای برای یکی شدن
ترانه ای از زبان یک نگاه
ترانه ای پر ز قافیه های انتظار
ترانه ای ساده و بی سرشت
ترانه ای مکرر و همیشگی
دوستت دارم رویای شبان بی فروغ من
When you put the first bauble on the Christmas tree , make a wish
وقتی هدیه ای برای کسی که دوستش داری بسته بندی میکنی ، آرزویی هم در آن بگذار
wwwwwwwwwwwww
پا وب اول : ( نکته خیلی خیلی غم انگیز ) چون دیروز یعنی یکشنبه تصمیم داشتم بعد از چت کردن با سعید جونم
وبلاگ رو آپ کنم صبح بی خیال این کارشدم اما بدبختی بعد از تموم شدن چتمون که از 7:30 تا 9 شب بود برامون مهمون اومد و تا 12
موندن برای همین نشد که همون یکشنبه آپ کنم الان خیلی غمگینم
.
پا وب دوم : ( نکته خیلی خیلی غم انگیز تر از قبلی ) هه هه هه هه قل سکینه داله گیه میکنه
آخه با قل مرادش قرار گذاشتن
که فقط روزای فرد و جمعه ها چت کنن و روزای زوج از هم بی خبر باشن
آخه به خاطر کنکورمون قرار شده سعید گوشیشو بده به سینا ( داداش بزرگش برادرشوهرم
) برای همین دیگه نمیتونیم اس ام اس بازی کنیم
. خیلی سخته یک شبانه روز تمام از هم بی خبرباشیممممممممممم خیلی سختههههههههههههههه .
پا وب سوم : سعید برای اینکه صبح ها زودتر بیدار بشه شبا ساعت 10 میگیره میخوابه برای همین از این به بعد جدا جدا ماه رو نگاه میکنیم
و برای همین من ساعت 1 میرم ماه تماشا کنون ، آخه 1 یعنی یک آدم عاشق منتظر
دیشب هم که رفتم یک ساعت تمام تو حیاط موندمو با سعید جونم حرف زدم ( البته تو خیال ولی صدامو ضبط کردم فکر کنم تا پنجشنبه این هفته به دستش برسه که بشنوه
) بعدکلی پشه بود پشه ها بیچارم کردن
، الان تمام بدنم دون دون شده میخواره .
پا وب چهارم : من سعید جونیمو ، آقایی گلمو
، شاعر بی شعرمو
، رنگین کمون آسمونمو خیلی خیلی دوستش دارم
خیلی زیاد ، فوق العاده زیاد ، بسیار زیاد ، وحشتناک زیاد
.
پا وب پنجم : من به مامان گفتم که منو سعید همو دوست داریممممممممممممم مامان هم کلی استقبال کرد
و منم کلی خوش خوشونم شد
وکلی آب قند تو دلم آب کردن
سعید من ماهکم دوستت دارم